بانک مرکزي براي اصلاح ناترازي‌ شبکه بانکي چه کرد؟

تاریخ انتشار : 1402/10/19

يک کارشناس اقتصادي با بيان اينکه بانک مرکزي بايد بتواند خطوط اعتباري محدود توسعه‌اي عرضه کند،‌ گفت: چند ماه ديگر قانون جديد بانک مرکزي اجرا مي‌شود و همچنين با سياست کنترل ترازنامه، بانک مرکزي مي‌تواند نقش خود را به‌عنوان سياست احتياطي کلان ايفا کرده و در راستاي ناترازي‌ها گام بردارد.

سيدمحمد نبي‌زاده در گفت وگو با ايسنا، با اشاره به آغاز فعاليت بانک­‌هاي خصوصي در ايران بيان کرد: بانکداري خصوصي از دهه ۸۰ در ايران به وجود آمد، با اين دغدغه که در فضاي تسهيلات­‌دهي و تامين مالي توسعه در کشور رقابتي بين بانک‌ها شکل بگيرد. اما نظارت به اين بانک‌­ها نتوانست همزمان با گسترش بانک­‌هاي خصوصي ارتقا پيدا کند. در حالي که در دنيا معمول است که خصوصي­‌سازي بانک‌­ها و نظارت به آن­ها همزمان با هم توسعه پيدا مي­­‌کند. اين مهم‌­ترين ضعف ما بود.

وي ادامه داد: بانکداري خصوصي ادامه پيدا کرد و وقتي که ما وارد دهه ۹۰ شديم، اين بحران به دلايل مختلف خود را نشان داد. در سال­‌هاي ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ بانک مرکزي سياستي را با ادعاي سالم­‌سازي نقدينگي اتخاذ کرد، با اين فرضيه که اگر بتوان جلوي پايه پولي را گرفت، مي‌­توان نقدينگي و به تبع آن تورم را کنترل کرد. از اين رو پايه پولي در آن سال­‌ها کنترل شد اما نرخ رشد نقدينگي کاهش پيدا نکرد؛ همچنين ارقام تورم در آن سال­‌ها به ظاهرکاهش داشت، اما نقدينگي در شبکه بانکي قبض شده و درحال رشد بود.

اين کارشناس اقتصادي بيان کرد: به دنبال اين اتفاق، با يک تلاطم ارزي در سال ۱۳۹۶ که ناشي از خروج از برجام بود، اين نقدينگي که اقتصاددان­‌هاي ايراني به آن بمب نقدينگي مي­‌گفتند، به بازارهاي مسکن و ارز سرازير شده و باعث تشديد بحران شده و نرخ ارز و ساير دارايي­‌ها را با افزايش قيمت مواجه کرد.

کنترل تورم در سال‌هاي ۹۲ تا ۹۶، ناترازي بانک‌ها را تشديد کرد

نبي‌­زاده ادامه داد: از طرفي از آنجايي که در سال­‌هاي ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶، تورم کاهش پيدا کرده بود، سمت راست ترازنامه بانک­‌ها يعني دارايي‌­هايشان رشد نکرد. تورم در اقتصاد باعث مي‌­شود سمت راست ترازنامه بانک­‌ها يعني املاک و مستغلاتي که دارند، با نرخ تورم تجديد ارزيابي شود و اين موضوع بانک‌­ها را تراز مي­‌کند، اما اين اتفاق در آن بازه زماني رخ نداد و اين موضوع ناترازي را تشديد کرد.

وي با بيان اينکه ناترازي را از دو جهت مي­‌توان بررسي کرد، گفت: يک سري از بانک­‌ها و موسسات بانکي ناسالم که مولفه‌­هاي سلامت را ندارند، ناترازي‌­هاي زياد و اضافه‌­برداشت­‌هاي شديد دارند، به‌­خصوص به دليل اينکه مولفه نظارت بانکي را نداشتيم. اتفاقي که در عدم تقويت نظارت بانکي در دهه ۸۰ رخ داد، يک عامل موثر بود که در دهه ۹۰ هم ادامه يافت و باعث شد ناترازي عميق‌­تر شود و روزبه­‌روز هم تعيين تکليف اين بانک‌­ها سخت­‌تر شد. البته بانک مرکزي هم به لحاظ قوانين کمتر قدرت داشت که بانک‌­هاي ناتراز را منحل کند.

اين کارشناس اقتصادي اظهار کرد: در دولت سيزدهم اضافه برداشت نه به صورت جداگانه بلکه به صورت شبکه‌­اي وجود دارد. ما در کل شبکه بانکي شاهد کمبود ذخاير هستيم. اين کمبود ذخاير که منجر به اضافه‌­برداشت مي ­شود، علل سياستي دارد. اتفاقي که باعث کمبود ذخاير و به دنبال آن اضافه‌­برداشت و افزايش پايه پولي شد، مطرح شدن بحث حساب واحد خزانه بود براي اينکه شفافيت دولت روي حساب­‌هاي خودش بيشتر شود.

نبي‌­زاده ادامه داد: اما همين موضوع که بدهي بانک­‌ها به بانک مرکزي منتقل مي‌شود، ذخاير هم بايد منتقل شود که اين موضوع کمبود ذخاير را به دنبال داشت. دليل دوم بحث سياست کنترل ترازنامه­ و جريمه بانک‌­ها بود که نرخ ذخيره قانوني خود را افزايش دهند. اين دو موضوع باعث شد که ما شاهد کمبود ذخاير به صورت شبکه‌­اي باشيم که در نهايت به اضافه­‌برداشت­‌ها منجر شد. بنابراين اگر اضافه برداشتي اتفاق افتاده دلالت­‌هاي سياستي داشته است.

افزايش پايه پولي در ۲ سال گذشته نگران‌کننده نيست

وي با بيان اينکه يک انگاره غلط وجود دارد که پايه پولي را بيش از حد مهم مي‌­دانيم، گفت: پايه پولي به تنهايي اهميت ندارد، بلکه اگر منجر به افزايش نقدينگي شود مهم است. اين انگاره که اگر پايه پولي را کنترل نکنيم، باعث افزايش نقدينگي و رشد تورم مي‌­شود اشتباه است و خلاف آن را در سال­‌هاي ۹۲ تا ۹۶ مشاهده کرديم که پايه پولي کنترل شد اما نقدينگي کنترل نشد. براي ما مهم اين است که نقدينگي کنترل شود. بنابراين انبساط پايه پولي و افزايش آن در دو سال گذشته نگران­‌کننده نيست، چون نقدينگي کاهش پيدا کرده و نقدينگي است که باعث تورم مي‌­شود.

اين کارشناس اقتصادي ادامه داد: اگرچه در پايه پولي انبساط رخ داده اما بهتر بود که بانک مرکزي اين کار را به صورت فعالانه انجام دهد و اجازه نمي‌­داد که کمبود ذخاير به­‌صورت شبکه­‌اي در شبکه بانکي ايجاد شود که در انتهاي زنجيره، به اضافه برداشت از بانک مرکزي منجر شود. بهتر بود که بانک مرکزي خط اعتباري محدود براي طرح‌­هاي توسعه‌­اي مي‌­داد که هم پايه پولي افزايش پيدا مي‌­کرد و هم از اضافه‌­برداشت‌­ها جلوگيري مي‌­شد.

نبي‌­زاده با بيان اينکه نظارت بانکي بايد تقويت شود، گفت: اين کار مي­‌تواند از طريق سياست احتياطي کلان مثل کنترل ترازنامه، معافيت‌­ها و مشوق­‌ها انجام شود. اکنون دولت دو فرصت خيلي خوب دارد که بايد از آن­ها استفاده کند. يکي از اين فرصت­‌ها افزايش اختيارات بانک مرکزي است که در قانون جديد بانک مرکزي اتفاق افتاد و مي‌­تواند در راستاي نظارت گام­‌هاي زيادي بردارد. دومين فرصت، سياست کنترل ترازنامه است.

وي خاطرنشان کرد: بانک مرکزي بايد به اين سياست اهتمام داشته باشد و يک سري اصلاحات را رقم بزند، مثل اينکه تفاوت بيشتري بين بانک­‌هاي سالم و ناسالم در حد رشد ترازنامه بگذارد و بتواند با يک سري مشوق و معافيت­‌ها، بانک‌­هاي سالم را تشويق کند و رشد بيشتر آنها را فراهم کند. چند ماه ديگر قانون جديد بانک مرکزي اجرايي مي‌شود و همچنين با سياست کنترل ترازنامه، بانک مرکزي مي‌تواند نقش خود را به‌عنوان سياست احتياطي کلان ايفا کرده و در راستاي ناترازي‌ها گام بردارد.

اين کارشناس اقتصادي خاطرنشان کرد: اگر بانک مرکزي بتواند خطوط اعتباري محدود توسعه‌اي دهد،‌ مي‌تواند موضوع سرمايه در گردش بنگاه‌ها را راحت‌تر کند، زيرا اين بنگاه‌ها در دو سال اخير در تنگناي مالي قرار گرفتند. اين ذخاير در سيستم مي‌چرخد و کل تامين مالي را آسان‌تر کرده و اضافه‌برداشت‌ها را کاهش مي‌دهد و باعث مي‌شود هدايت اعتبار داشته باشيم و از توسعه کشور عقب نمانيم.