راه عبور از سخت‏‏‏‏‏‏‌ترين تغيير تاريخ اقتصاد؟

تاریخ انتشار : 1401/12/06

دنياي‌اقتصاد- محمد‌حسين شاوردي : امکان‌پذيري تحقق کربن صفر در يک گزارش تحليلي منتشر شد. دشواري گذار به اقتصاد بدون آلودگي طبق اين گزارش تحليلي محتاج ۶ اقدام است. شرکت استراليايي بي‌‌‌‌‌‌‌اچ‌‌‌‌‌‌‌پي در گزارش خود که پيرامون تحولات ساختار انرژي در جهان است، تاکيد کرده گذار به اقتصاد سبز و بدون‌کربن سخت‌‌‌‌‌‌‌ترين تغييرتاريخ اقتصاد جهان است. دليل اين تحليل اثري است که اين تغيير روي ضروريات زندگي همه آحاد جامعه از نان و غذا و خوراکي تا مسکن و پوشاک آنها دارد. در عين‌حال انتقال موفقيت‌آميز جهان به عصر کربن صفر، مستلزم تخصيص مجدد و هزينه‌‌‌‌‌‌‌کرد چشمگير سرمايه گسترده است. اين گذار گرچه احتمالا خطرات و فرصت‌هاي مادي بسياري ايجاد مي‌کند اما سرمايه‌گذاران و بازارهاي جهاني را به کانون چالش تبديل مي‌کند. ساختن بستر گذار انرژي به عصر انرژي الکتريکي علاوه‌بر مباحث فني نظير نياز به توسعه زيرساخت‌هاي توزيع؛ در زمينه ايجاد ظرفيت براي توليد برق تجديدپذير فرآيندي بسيار سرمايه‌بر است.

بزرگ‌ترين معدن‌کار جهان از مشکلات کشورها براي تحقق کربن صفر گزارش داد؛ ۶ پيشنهاد راهبردي

راه عبور از سخت‏‏‏‏‏‏‌ترين تغيير تاريخ اقتصاد؟

 

شماره روزنامه: ۵۶۷۶

 

تاريخ چاپ: ۱۴۰۱/۱۲/۲

 

شماره خبر: ۳۹۴۵۸۱۰

دنياي‌اقتصاد- محمد‌حسين شاوردي : امکان‌پذيري تحقق کربن صفر در يک گزارش تحليلي منتشر شد. دشواري گذار به اقتصاد بدون آلودگي طبق اين گزارش تحليلي محتاج ۶ اقدام است. شرکت استراليايي بي‌‌‌‌‌‌‌اچ‌‌‌‌‌‌‌پي در گزارش خود که پيرامون تحولات ساختار انرژي در جهان است، تاکيد کرده گذار به اقتصاد سبز و بدون‌کربن سخت‌‌‌‌‌‌‌ترين تغييرتاريخ اقتصاد جهان است. دليل اين تحليل اثري است که اين تغيير روي ضروريات زندگي همه آحاد جامعه از نان و غذا و خوراکي تا مسکن و پوشاک آنها دارد. در عين‌حال انتقال موفقيت‌آميز جهان به عصر کربن صفر، مستلزم تخصيص مجدد و هزينه‌‌‌‌‌‌‌کرد چشمگير سرمايه گسترده است. اين گذار گرچه احتمالا خطرات و فرصت‌هاي مادي بسياري ايجاد مي‌کند اما سرمايه‌گذاران و بازارهاي جهاني را به کانون چالش تبديل مي‌کند. ساختن بستر گذار انرژي به عصر انرژي الکتريکي علاوه‌بر مباحث فني نظير نياز به توسعه زيرساخت‌هاي توزيع؛ در زمينه ايجاد ظرفيت براي توليد برق تجديدپذير فرآيندي بسيار سرمايه‌بر است.

برآورد اوليه گروه بي‌‌‌‌‌‌‌اچ‌‌‌‌‌‌‌پي اين است که گرچه هزينه‌هاي عملياتي اين تحول در بلندمدت جبران مي‌شود اما اين گذار به‌طور متوسط به سرمايه‌گذاري زيرساختي در بخش انرژي به ميزان ۵/ ۲برابر امروز نياز دارد؛ در واقع اين سرمايه از حدود ۲‌تريليون دلار آمريکا در ساليان اخير به حدود ۵ تريليون دلار در سال ‌تا افق ۲۰۵۰ افزايش مي‌يابد‌ که اين موضوع به‌معناي افزايش سهم سرمايه‌گذاري از ۵/ ۲درصد جي‌‌‌‌‌‌‌دي‌‌‌‌‌‌‌پي جهان به ۵/ ۴درصد در اين بازه زماني است. طبق سناريوي کربن صفر ۲۰۵۰ آژانس بين‌المللي انرژي (IEA) مساله تامين‌مالي تحول انرژي در صورتي‌که به‌دستور کار نخست دولت‌هاي بزرگ بدل نشود، يک شکست بزرگ را براي جهان به‌بار خواهد آورد. دولت‌ها نيز در سرتاسر جهان بايد نقش خود را ايفا کنند و حتي به‌طور مستقيم در تامين‌مالي مشارکت کرده و از سياست‌هاي عمومي براي تشويق مشارکت بخش‌خصوصي استفاده کنند. اين مهم از آن جهت راهبردي است که سرمايه‌‌‌‌‌‌‌گذاران نقش مهمي در حمايت از شرکت‌هايي که در پي تغيير مدل‌هاي کسب‌وکارشان در آينده هستند ايفا مي‌کنند. اين تغيير مدل کسب‌وکار به‌عنوان نقطه کانوني کاهش قابل‌‌‌‌‌‌‌توجه انتشار کربن محور اساسي ساخت اقتصاد سبز و پاک است. از آنجا که براي کاهش دماي جهان و پايدارسازي وضعيت محيط‌زيست، قرارگرفتن کسب‌وکارها در معرض تغيير راهبردي است، هرگونه تعلل در اين زمينه مي‌تواند خطر بي‌‌‌‌‌‌‌اثر ساختن گذار جهاني به عصر انرژي پاک را در پي دارد. اين يعني زماني اهداف محقق شود که امکان بازگرداندن بحران آب و هوا و کاهش خطرات آب‌و‌هوايي بر ساختارها وجود ندارد. بر همين مبنا نيز تحول مدل کسب‌وکار بازيگران بخش مواد و منابع براي جهان به‌شدت محوري است و براي رويارويي با چالش‌هاي پيش‌‌‌‌‌‌‌رو يک مساله کليدي است؛ چراکه نه‌تنها اين تغيير، اثرات جدي بر کاهش آلايندگي در اقتصاد جهان دارد که خود تحول اين بخش اثر مستقيمي بر کاهش سرعت تغييرات آب‌و‌هوايي دارد، بنابراين بخش معدن در هر دو طرف سکه کربن‌زدايي نقش محوري خواهد داشت. اين توضيح بديهي است اما کل زنجيره ارزش منابع طبيعي، از کشف، استخراج، تا فرآوري، توزيع و مصرف، فرآيندي بسيار انرژي‌‌‌‌‌‌‌بر و آلاينده است. همين وضعيت نيز موجب‌شده تا شرکت‌هاي فعال در بخش انرژي و فلزات اساسي از جمله ناشران اصلي کربن در جهان باشند.

 بر اساس روند کنوني، استانداردهاي زندگي و رشد جمعيت به افزايش مصرف منابع ارتباط مستقيم دارد. زندگي مدرن اساسا وابسته به مصرف فلزات، انرژي و مواد شيميايي است که همين عامل براي بخش منابع طبيعي، رشد مقياس توليد مقرون‌به‌صرفه را فراهم مي‌کند. از آنجا که عموم جوامع در تمناي رشد رفاه هستند، دشواري يافتن و توسعه ذخاير معدني جديد رو به فزوني است و آن را به عينه مي‌توان در بازار مس يا ليتيوم ديد. جالب اينکه در شرايطي که ذخاير موجود به‌طور ملموسي کاهش مي‌‌‌‌‌‌‌يابد، گذار انرژي و تغييرات صنعت به تحول تقاضا و تغيير احتمالي عرضه منتج خواهد شد. اين يعني صنايع معدني که بايد ساختار گذار را براي بازسازي اساسي فرآيند توليد در جهان (چه از منظر انرژي و چه استفاده از مواد) ايجاد کنند، تحت‌فشار شديد خواهند بود که تا زمان تحقق اکتشافات جديد ادامه دارد. براي نمونه وضعيت نيکل که براي صنعت خودرو و زنجيره آن حياتي است و در ساخت باتري‌‌‌‌‌‌‌هاي الکتريکي مورد‌استفاده است، يا اورانيوم موردنياز براي تامين انرژي راکتورهاي هسته‌‌‌‌‌‌‌اي که انتشار کربن ندارند چندان مناسب نيست. از آن بدتر تقاضا براي فولاد است که در توربين‌‌‌‌‌‌‌هاي بادي مورد‌استفاده‌‌‌‌‌‌‌اند يا پتاس که براي افزايش عملکرد کشاورزي، توليد سوخت‌‌‌‌‌‌‌هاي زيستي و حفظ زمين براي جنگل ماده‌‌‌‌‌‌‌اي به‌شدت حياتي است. اين کميابي و تنگنا در بخش نقره و سيليکون مورد‌استفاده در پنل‌هاي خورشيدي هم ديده مي‌شود. در بازار مس که به‌طور کلي، مگاترند الکتريکي اين گذار است نيز همين وضعيت کمبود تکرار شده‌است.

 نتايج گزارش گروه BHP نشان مي‌دهد از مجموع صد سناريو پيش‌روي بخش انرژي و معدن که بر تحقق کربن صفر اثر بارز دارند، ۶ مورد احتمال تحقق بيشتري دارند. اين سناريوها شامل اين مواردند:

اولا به موجب پژوهش‌هاي مختلف، نياز به تغيير اساسي روش توليد و مصرف انرژي و استفاده از زمين در جهان کاملا احساس شده و بايد محقق شود.

دوم اينکه نياز به سرمايه‌گذاري گسترده در انرژي پاک براي رويارويي با اين چالش تحول‌آفرين محسوس است و عدم‌تحقق آن مي‌تواند بر شکست جهان از تغييرات آب‌و‌هوايي اثر بگذارد.

سوم اينکه سودمندي قيمت‌گذاري جهاني انتشار کربن براي مقابله با سمت تقاضاي استفاده از انرژي فشرده کربن و تحريک عرضه جايگزين‌هاي پاک با ساير اهرم‌هاي بالقوه بي‌نظير است.

چهارم اينکه اين واقعيت که اين گذار يک نبرد جهاني است، بايد براي همه درک و سپس پذيرفته شود؛ در واقع تمام پژوهش‌ها تاکيد دارند نمي‌توان اين گذار را به تنهايي يا تنها در جهان توسعه‌يافته پيش برد؛ در واقع نمي‌توان گذار به عصر اقتصاد بدون‌کربن را بدون تغيير جهان درحال‌توسعه محقق ساخت، چراکه عمده انتشار گازهاي گلخانه‌اي در آينده احتمالا از اين مناطق ناشي مي‌شود.

پنجم اينکه نياز به سطوح بي‌‌‌‌‌‌‌سابقه‌‌‌‌‌‌‌اي از همکاري بين‌المللي براي تطبيق همه موارد فوق، از جمله مهار نشت کربن و انتشار سريع فناوري پاک وجود دارد و تا اين دو مهم محقق نشوند، تيغ تيز تغييرات آب‌و‌هوايي کند نخواهد شد.

ششم اينکه نياز به افزايش گام‌به‌گام در توليد و عرضه فلزات حياتي براي ساخت آينده و بنا‌کردن ساختار سازنده اقتصاد بدون‌کربن يک موضوع کليدي است.